پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۳:۴۵

نگاهی به فیلم سینمایی «لایه‌های دروغ»؛

فیلمی که باید «بانیان وضع موجود» در فارابی علت حمایت از آن را توضیح دهند!/ آیا مدیر نظارت و ارزشیابی باعث حضور فیلم در جشنواره شده است؟

فیلم سینمایی لایه های دروغ

سینماپرس: فیلم سینمایی «لایه‌های دروغ» می‌تواند به صورت یک «رپرتاژ تبلیغاتی» برای کارگردان خود عمل کند و نام او بخش عمده‌ای از تیتراژ فیلم را پوشش میدهد.

به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «لایه‌های دروغ» عنوان اثری دو تابعیتی است که توسط فردی مقیم «فنلاند» تولید شده است. اثری به شدت ضعیف که بیش از هرچیز چرایی انتخاب و شرکت داده شدن آن در «بخش سودای سیمرغ» میتواند بحث‌برانگیز باشد. اثری که از منظر فُرم سینمایی ادعای احیای «ژانر اکشن» در صنعت سینمای ایران را دارد؛ اما در واقعیت به یک «کمدی ناخواسته» تبدیل شده است! فیلمی که هیچ حسی را برنمی‌انگیزد و حتی در سکانس‌های احساسی ابتدایی خود، آنقدر ضعیف ظاهر شده و آنچنان بد کارگردانی گردیده است که عملا فداکاری و ایثار یک «قهرمان ایرانی» اصلا به چشم نمی‌آید و مخاطب با سردی، موضوع را دنبال می‌کند.

فیلم سینمایی «لایه‌های دروغ» اگرچه سعی دارد تا ژستی «هالیوودی» گرفته و خود را مجذوب سریال «فرار از زندان» (Prison Break) نشان دهد؛ اما متاسفانه اثری متاثر از «سینمای بالیوود» است که آنچنان ضعیف ظاهر میشود که در مرحله «پیش از فیلم» باقی می‌ماند و به فیلمی مبدل می‌شود که نه تنها از نظر منطق فیلم‌نامه دچار خلاءهای جدی است؛ بلکه حتی از عهده تصویرسازی آبرومندانه آن هم از صحنه‌های رزمی و اکشن که توسط بدلکاران اجرا شده نیر برنیامده و در سکانس‌های مختلف، کیفیت بسیار نازل خود را فریاد میزند.

فیلم سینمایی «لایه‌های دروغ» نه تنها دچار ضعف کارگردانی است؛ بلکه به شدت در فقر فیلم‌نامه به سر می‌برد. در این میان از نکات قابل تامل و مغفول این اثر شبه فیلم آن است که علت مرگ پدر ومادر سام برای مخاطب تا پایان، نامعلوم و گنگ باقی می‌ماند و مخاطب علت کابوس‌های شبانه «سام» را هرگز متوجه نمی‌شود و اینکه برای جبران چه اشتباهی تصمیم به نجات جان آدم‌ها گرفته و چرا این قهرمان حاضر نیست سر قبر مادر خود حاضر شود و ...؛ پرسش‌هایی که «لایه‌های دروغ» به جای پاسخ به آن، صرفا به صحنه‌های اکشنی که تداعی‌کننده «سینمای بالیوودی» و «سلمان‌خانی» در ذهن مخاطب است، بسنده می‌کند.

فیلم سینمایی «لایه‌های دروغ» به شکلی کودکانه و ساده‌انگارانه سعی دارد تا مواجهه یک تنه «سام کاشانی» با خیل محافظان گروه‌های تبهکاری و اوباش را به تصویر بکشد. آتشنشان ورزیده‌ای که خود کارگردان اثر نقش او را بازی نموده و در مقام «قهرمان» اثر می‌نشیند. قهرمانی که بر اثر از دست دادن پدر و مادرش بحران‌های روحی سختی را پشت سر گذاشته و با تشویق دوستانش و با هدیه مرد نجات یافته به کشور «فنلاند» مهاجرت میکند و در آنجا زندگی مرفهی را آغاز کرده و با زنی به نام «اما» زندگی می‌کند. «قهرمان» اثر پنج سال پس از آغاز این زندگی جدید و شاد، برای فروش «خانه پدری» به همراه پارتنرش به «ایران» سفر می‌کند. اما «ایران» نمایش داده شده در اثر آنچنان ناامن است که در همان روزهای آغازین اقامت «اِما» در یک گردش داخل شهر دزدیده میشود. در ادامه «سام» اگر چه به اداره پلیس مراجعه می‌کند اما مامورین خوش‌خیال «نیروی انتظامی» موضوع مشکوکی در ماجرا حس نکرده و به او امید می‌دهند که همسرش به خانه بازمی‌گردد.

فیلمی که باید «بانیان وضع موجود» در فارابی علت حمایت از آن را توضیح دهند!/ آیا مدیر نظارت و ارزشیابی باعث حضور فیلم در جشنواره شده است؟

در ادامه «قهرمان سام» که متوجه تعقیب خود از سوی مرد موتورسوار می‌شود؛ خود دست به‌کار شده و در نهایت موفق می‌شود بدون اینکه دستان خود را به خون دو تبهکار اصلی آلوده کند، «اِما» را از چنگال اشرار نجات دهد! البته تنها در آخرین مرحله این نبرد است که پلیس خوش‌خیال ماجرا به یاری «سام» رسیده و او را در پیروزی نهایی کمک کرده و نتیجه تلاش‌های او را به نفع خود مصادره میکند. موضوعی که در پایان‌بندی ماجرا نیز یک بار دیگر از سوی رئیس پلیس مرور می‌شود و مطرح میگردد که «سام قهرمان» در مدت زمانی بسیار اندک موفق شده پروندهای که چند سال در «نیروی انتظامی» گشوده باقی مانده بود را به نتیجه برساند!

البته فیلم سینمایی «لایه‌های دروغ» می‌تواند به صورت یک «رپرتاژ تبلیغاتی» برای کارگردان خود عمل کند. فردی که خود نقش «آتش‌نشان قهرمان» را در فیلم خود بازی کرده و تقریبا اسم او ۹۰ درصد تیتراژ فیلم را پوشش می‌دهد و با عناوینی همچون تهیه‌کننده و کارگردان و بازیگر و طراح و فیلمنامه‌نویس و ... سعی در شناساندن حداکثری خود به مخاطب دارد. اقدامی که در راستای اصالت منافع اقتصادی کاملا موجه بوده و تنها جایگاه «کمپانی سهراب» را به عنوان یک بیزنس اقتصادی بالا می‌برد. اما در این میان لازم است از متولیان «بنیاد سینمایی فارابی» و بالاخص همه‌کاره سالهای اخیر این بنیاد که خود یکی از «بانیان وضع موجود» در عرصه سینمایی کشور است و اتفاقا در «دولت سیزدهم» به منسب «معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی» منصوب گردیده! پرسیده شود که به راستی فرض «بنیاد سینمایی فارابی» برای حمایت از فیلم سینمایی «لایه‌های دروغ» چه بوده!؟ و اساسا در شرایطی که خیل عظیمی از فیلمسازان هرساله به دنبال جلب نظر و گرفتن کمک ناچیز این بنیاد سینمایی برای فیلم‌های خود هستند؛ «فارابی» به چه کشف و شهودی در رابطه با کارگردان این اثر رسیده بود که حاضر به مشارکت در تولید آن گردید!؟

خوب است تا متولیان «بنیاد سینمایی فارابی» شفاف‌سازی نموده و اعلام دارند که مبتنی بر کدام منطق اقتصادی و یا فرهنگی ویژه‌ای، منابع بیت‌المال را در اختیار ساخت فیلم سینمایی «لایه‌های دروغ» گذاشته و چگونه پس از تولید چنین اثر ضعیفی که فاقد هرگونه انسجام فرمی و محتوایی است و صرفا می‌توان آن را تکه‌هایی تصویری دانست که برای نمایش در پرده بزرگ سینما آماده شده است؛ مجوز پایان تولید را برای آن صادر نموده و این اثر بی‌کیفیت را در معرض اکران قرار داده‌اند!

*فارس

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.